کد مطلب:30753 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:111

سانسور خبری یا حقیقت پوشی











یكی از شیوه هایی كه برای منحرف كردن نسل جوان هر جامعه ای بكار می گیرند قطع ارتباط او با گذشته تاریخی اوست بطورری كه نتواند افتخارات گذشته ملت و مملكت خود را بداند و افتخار آفرینان حماسه های تاریخی را بشناسد در این صورت الگوی تاریخی نداشته و با تبلیغات می توان برای الگوهای جدید ارائه كرد و این كار در اختیار صاحبان رسانه ای است. برای رسیدن به چنین هدفی چند شیوه وجود دارد:

الف: سانسور خبری و یا حقیقت پوشی كه اصلا نسل موجود را در جریان وقایع گذشته قرار ندهیم تا او از گذشته هیچ اطلاعی نداشته باشد. مخالفان حضرت امیر (ع)، مبارزات آن حضرت برای ترویج و گسترش دین، ایثارها، رشادتها و سخنان پیامبر اسلام (به عنوان یكی از راههای مطمئن برای شناخت حقایق) درباره او را حاضر نشدند منتشر كنند حتی در مواردی كه تحت فشار افكار عمومی قرار گرفتند تا پاسخ بدهند كه به عنوان اصحاب رسول خدا آیا چنین چیزی را از رسول خدا شنیده اند نیز منكر شدند به دو نمونه از این وقایع توجه كنید:

روزی امیرالمؤمنین علیه السلام در مسجد كوفه برای اثبات حقانیت خود و اینكه پیامبر از طرف خدا او را به این مقام نصب كرده است از مردم چنین تقاضا كرد: هر كس حدیث: «من كنت مولاه فعلی مولاه» (هر كس من سرپرست و مولای اویم بعد از من علی سرپرست و مولای اوست) را از پیامبر (ص) شنیده است برخیزد و در حضور این جمع (كه زمان پیامبر اسلام را درك نكرده اند) شهادت بدهد كه پیامبر چنین چیزی را فرموده است. از حاضران 12 نفر برخاستند و شهادت دادند كه ما بودیم و شنیدیم كه پیامبر این جمله را درباره امام علی (ع) فرموده است. بعد از شهادت این عده امام نگاهی به جمعیت كرد دید انس بن مالك نیز در جمع حاضر است ولی برای شهادت بلند نشده است. فرمود: انس با اینكه تو نیز جزء شاهدان بودی و در جمع حاضر بودی و از پیامبر شنیدی چرا شهادت نمی دهی؟!

انس پاسخ داد: من پیر شده ام و فراموش كرده ام.[1] نمونه دیگر: روزی امام علی (ع) در مسجد كوفه برای اثبات نصب خود از طرف رسول خدا (ص) به عنوان رهبر امت اسلامی از مردم چنین تقاضا كرد: هر كس حدیث: من كنت مولاه را از پیامبر (ص) شنیده است شهادت بدهد:

جمعی برخاستند و شهادت دادند كه پیامبر اسلام چنین حدیثی را فرموده است و حضرت نگاهی به جمعیت كرد و دید زید بن ارقم در جمع نشسته است حضرت پرسید تو كه این حدیث را از رسول خدا (ص) شنیده ای؟ ولی او حاضر نشد شهادت بدهد.[2].

ب: تحریف تاریخ: شیوه دیگری كه برای قطع ارتباط نسل جدید با گذشته او انجام می گیرد تحریف تاریخ است، تحریف تاریخ با كم و زیاد كردن آن و یا با جابجا كردن شخصیتهای تاریخی انجام می گیرد به این صورت كه كسی كه مبارزه كرده است حذف و آن مبارزات به اسم دیگران تمام می شود به عنوان نمونه معاویه با تبلیغات وسیعی كه انجام داده بود چنین وانمود كرد كه امام علی (ع) یك نیروی ضد دین، ضد خدا، ضد انسانیت، مخالف رسول خدا، دشمن مسلمانان و... است بطوری كه مردم در قنوت نماز او را لعن می كردند حتی كار به جایی رساندند كه مردم از اینكه اسمشان علی است خجالت می كشیدند به این نمونه توجه كنید: حجاج از دشمنان سرسخت امام علی (ع) و آل او و شیعیان او بوده است و برای حذف نام او از صحنه تاریخ آنچه در توان داشت بكار گرفت روزی سوار بر مركب بود شخصی جلو او را گرفت فریاد زد:

ای امیر پدر و مادر من مرا عاق كرده اند؟

از كجا می گویی؟

چون اسمم را علی گذاشته اند؟!

محبتی كن و اسمم را تغییر ده او نیز چنین كرد؟![3].

و برعكس چنان تبلیغ كردند كه معاویه محرم اسرار پیامبر اسلام (ص) بوده است. به یك نمونه توجه كنید: بعد از جریان صلح امام حسن (ع)، معاویه در بازگشت به شام در حضور مردمی كه به دیدنش آمده بودند گفت: پیامبر به من فرمود: تو بعد از من به خلافت خواهی رسید برای مركز خلافت شام را انتخاب كن بدین خاطر من اینجا را انتخاب كردم مردم ابوتراب را لعن كنید (كنیه حضرت امیر (ع)) و مردم چنین كردند. فردا معاویه نامه ای نوشت و مردم را جمع كرد و دستور داد نامه را بخوانند در بخشی از این نامه چنین آمده است:

این نامه ای است از طرف امیرالمؤمنین معاویه صاحب وحی خدایی كه محمد (ص) را به رسالت برگزید او نه می توانست بخواند و نه می توانست بنویسد خدا از اهل محمد وزیر امینی به عنوان كاتب وحی بر او انتخاب كرد و آن كس منم بنابراین وحی بر پیامبر نازل می شد و من می نوشتم و او نمی دانست كه من چه می نویسم بین من و خدا هیچكس از خلق واسطه نبود!!

حاضران همه گفتند: راست می گویی امیرالمؤمنین؟![4].









    1. شرح ابن ابی الحدید- ج 4، ص 74.
    2. شرح ابن ابی الحدید- ج 4، ص 74.
    3. شرح ابن ابی الحدید- ج 4، ص 58.
    4. شرح ابن ابی الحدید-ج 4، ص 58.